دوشنبه, 30 -3443 ساعت 00:00

درس بزرگ کاسپارف از شطرنج

کاسپارف شطرنج باز معروف در بازی شطرنج به یک آماتور باخت. همه تعجب کردند و علت را جویا شدند. او گفت اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشه ای که در سر داشت بودم. گاهی بخیال خود نقشه اش را خوانده و حرکت بعدی را پیش بینی میکردم. اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری میدیدم، تمرکز میکردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم، آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهره های خودم را گم کردم. بعد که مات شدم فهمیدم حرکت های او از سر بی مهارتی بود.
بازی را باختم اما درس بزرگی گرفتم. «تمام حرکتها از سر حیله نیست آنقدر فریب دیده ایم و نقشه کشیده ایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم میکنیم..... و می بازیم!»

✅ بزرگ ترین اشتباهی که می‌کنیم این است که: نیمه می‌شنویم، یک چهارم می‌فهمیم، هیچی فکر نمی‌کنیم، و دوبرابر واکنش نشان می دهیم

منتشرشده در حکایت‌های مدیریتی
دوشنبه, 30 -3443 ساعت 00:00

ادیسون بانمک

ادیسون برای استخدام افراد، ابتدا آن‌ها را به نهار دعوت می‌کرد. هنگامی که سوپ را می‌آوردند، دقت می‌کرد و افرادی را انتخاب می‌کرد که پیش از چشیدن سوپ، به آن نمک نمی‌زدند. سپس از آن‌ها سوالاتی می‌پرسید و توانایی‌های آن‌ها را با دیدی بسیار جدی بررسی می‌کرد. اما افرادی که پیش از چشیدن سوپ به آن نمک می‌زدند، از نظر ادیسون مناسب کار با او نبودند، زیرا او معتقد بود این افراد، دربرخورد با پدیده‌های زندگی، کاملا چشم‌بسته عمل می‌کنند. آن‌ها درباره‌ی آنچه ممکن و آنچه غیرممکن است، فرضیات و قید و بندهای زیادی در ذهن خود دارند. آن‌ها همیشه فرض می‌کنند سوپ نیاز به نمک دارد، بدون این‌که آن را حتی چشیده باشند. چنین افرادی از نظر ادیسون نمی‌توانستند به موفقیت دست یابند و بنابراین مناسب کار برای او نبودند.

منتشرشده در حکایت‌های مدیریتی
دوشنبه, 30 -3443 ساعت 00:00

تغییر سرنوشت

آلفرد نوبل از جمله افراد معدودي بود که اين شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهي وفاتش را بخواند! زماني که برادرش لودويگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع ديناميت) مرده است. آلفرد وقتي صبح روزنامه ها را مي‌خواند با ديدن تيتر صفحه اول، ميخکوب شد: «آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ آورترين سلاح بشري مرد!» آلفرد، خيلي ناراحت شد. با خود فکر کرد: «آيا خوب است که من را پس از مرگ اين گونه بشناسند؟»

سريع وصيت نامه‌اش را آورد. جمله‌هاي بسياري را خط زد و اصلاح کرد. پيشنهاد کرد ثروتش صرف جايزه‌اي براي صلح و پيشرفت‌هاي صلح آميز شود. امروزه نوبل را نه به نام ديناميت، بلکه به نام مبدع جايزه صلح نوبل، جايزه‌هاي فيزيک و شيمي نوبل و ... مي‌شناسيم. او امروز، هويت ديگري دارد.
يک تصميم، براي تغيير يک سرنوشت کافي است!

منتشرشده در حکایت‌های مدیریتی
صفحه2 از2
کلیه حقوق وب سایت متعلق به شرکت راهبرد ارتباط ملل می باشد.